زن آینده؟
آتوسا حق به جانب سری تکان میدهد
آره زن احیانا باید برای تو مدام تکرار کنم رابطه مون رو؟ تا کجا تکرارش کنم؟ مهمونیامون؟ خرید رفتنامون؟ رو یه تخت بودنمون؟
طاها زبان در دهان می چرخاند.
این فقط رابطه ای که خودمون قبول کردیم این مدلی باشه در ضمن به این دختر حسادت نکن اون فقط برای من اگر قبول کنه یه مدل میشه واسه تبلیغات
آتوسا دیگر حرفی بر زبان نمیراند حرفی بر داند
خوب می داند که رابطه اش با این آقازاده تا چه حد به مو بند است
شهلا دستم را میگیرد و از میان آن جمعیت خارج می شویم.
امشب در این سالن مهمانی ای برگزار شده که تا چشم کار می کند افراد مرفه بی دردی مهمانش هستند که برایشان پول خرج کردن ارزشی ندارد
افراد معروف اما در پول غرق
شهلا با حفظ لبخندش و تکان دادن مختصر سرش بعنوان سلام و احوالپرسی رو به مهمانان سرش را کنار گوشم می آورد و می گوید
ببين قاصدک تو این مهمونی پر از اسپانسرهایی که یکی از یکی پولدارتر یه چند تا از این آقازاده ها هم هستن حواست باشه اگه بهت پیشنهادی دادن دایورتشون کنی پیش خودم میخ امشبمون رو محکم بکوبیم میتونیم تو دبی یه فشن شوی حسابی برپا کنیم دلم میخواد ستاره ی اون استیج تو باشی
صدایش هم چو همیشه اغواگر است
مهین عبدی
وسوسه ای که در جان گوشهایم خوش مینشیند
درخشش و منحصر بفرد بودن در صحنه ای که طالب آن هستم برایم غایت خوشی ست
اوکی شهلا جون
دستم را کمی میفشارد و با شوقی فراوان که سعی میکند چندان به آن بال و پری ندهد می گوید