پارسی بوک
دانلود رمان قشنگ جدید
دانلود رمان عشق ارباب از darya فایل pdf

دانلود رمان عشق ارباب از darya فایل pdf pdf بدون سانسور

کنار پنجره ایستاده بودم و نگاهم را از پنجره به بیرون دوخته بودم …. دو هفته ای از رفتن مهتاب می گذشت و من تصمیم برگشتن گرفته بودم …. نمی دونستم چطور این درخواست را از آناهیتا و نرگس جون داشته باشم که همراه من بیان اونجا …. ولی یک جای این قصه معمایی بود … معمای حلقه ای که حالا روی میزم جاخوش کرده …. این ممکن نبود که مهتاب بدون اینکه به من بگه ازدواج کرده باشه …. حتما به من اطلاع میداد که توی جشن شرکت کنم …. اگه ازدواج کرده پس
شوهرش روز خاک سپاری کجا بود…. دوباره نگاهم را به حلقه میدوختم و یاد حرف آخر مهتاب می افتادم که گفت می دونستم این روز می آد اما نه به این زودی اما منتظر این روز بودم
عصبی دستی به موهایم میکشیدم و آن را به پشت گوشم بردم و نالیدم
مهتاب منظورت از این حرف چی بود
آناهیتا با خود درگیری داری ها
با صدای آناهیتا از فکر خارج شدم و به طرفش برگشتم و با ابرویی بالا رفته گفتم
چیزی گفتی
آناهیتا خنده ای کرد و بر روی تخت نشست و گفت
آناهیتا میگم که با خودت صحبت می کردی
لبخندی زدم با تکیه ام را به دیوار کنار پنجره دادم و رو به او گفتم
نه داشتم فکر می کردم
آناهیتا به احتمال زیاد با صدای بلند فکر می کردی
موهایم را که حالا از پشت گوشم بیرون اومده… باز به پشت گوشم بردم و نگاهم را به آناهیتا دوختم که به عکس من خودش و مهتاب خیره شده بود

خلاصه کتاب
تصور کن که باید جای خواهرت زندگی کنی، با همسر مرموزش هم‌خانه باشی، و همه‌چیز طبیعی به نظر برسد. ستاره این کار را کرد، اما چیزی که هیچ‌وقت فکرش را نمی‌کرد، عشقی بود که آرام آرام در دلش جوانه زد...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: عشق ارباب
  • ژانر: ,ارباب رعیتی,عاشقانه
  • نویسنده: darya
  • ویراستار: پارسی بوک
  • طراح کاور: پارسی بوک
  • تعداد صفحات: 836
  • منبع تایپ: پارسی بوک
  • مهین
لینک کوتاه مطلب:
دیگر نوشته های
مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
درباره سایت
پارسی بوک
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.