خلاصه کتاب:
فواد، مردی با غرور و اقتدار، دلباختهی دخترعمویش است. اما سراب، با قلبی سرکش، عاشق خدمتکار عمارت میشود و با او فرار میکند. فواد، زخمی از این انتخاب، با رفتاری سرد و سنگین، سراب را در مسیر زندگیاش دچار تردید میکند. تا روزی که سراب درمییابد عشق واقعیاش فواد بوده، نه محمد. اما شب مراسم، محمد او را میرباید و قصه وارد مرحلهای تازه میشود.
خلاصه کتاب:
داستان دختری که پس از مرگ نامزدش، طبق رسم خانی، مجبور می شه با
برادر نامزدش ازدواج کنه، ولی...
و از طرف دیگه دختری که با تمام وجودش عاشق خان سومه، ولی خان زاده
اون رو ندید می گیره و با سوگلیش...
خلاصه کتاب:
اوینا در کردستان با پسری آشنا میشود که ادعا میکند خواهرش را قبل از مرگ دیده. حرفهای او با روایت رسمی خانواده تفاوت دارد. اوینا که به دنبال حقیقت است، وارد دنیایی از خاطرات، دروغها و سکوتهای طولانی میشود که سالها در دل خانواده پنهان ماندهاند.
خلاصه کتاب:
دستهای امیرارسلان، رئیس مغرور گروه آلفا، بار دیگر به سمت ماهگل دراز میشود؛ اما این بار، ماهگل بیهیچ واکنشی، در سکوتی سنگین باقی میماند. تقابل میان غرور مردانهی ارسلان و مقاومت درونی ماهگل، صحنهای از کشمکشهای روانی را رقم میزند. او با لحنی سرد در گوش ماهگل زمزمه میکند، اما ماهگل با تمام توان، تلاش میکند از این موقعیت خارج شود. این برخورد، آغازگر جدالیست که نهتنها رابطهی آنها را دگرگون میکند، بلکه پرده از شخصیتهای پنهانشان نیز برمیدارد.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.